چگونه تیم رویایی خود را بسازیم ؟

تیم موفق

 اگر می خواهید یک تیم موفق برای کسب و کار خود بسازید، نکاتی وجود دارد که باید از آنها اجتناب و یا آنها را رعایت کنید. لنسیونی، کارشناس رهبری و مشاور سازمانی، پنج اختلال رایج در تیم های تجاری و آنچه که باید در مورد هر کدام انجام دهید را به اشتراک می گذارد. وی همچنین راه هایی را پیشنهاد می دهد که در ساخت یک تیم موفق کارایی خواهد داشت. پس با خودساخته همراه باشید. 

عدم اعتماد

 

برای این که یک تیم موفق را ایجاد نماییم باید حس اعتماد به وجود بیاید و اعضای تیم بتوانند دلیلی برای  محافظت یا مراقبت از گروه را داشته باشند. اعضای تیم باید بتوانند ضعف ها و اشتباهات خود را بپذیرند، نقاط قوت دیگران را تصدیق کنند و زمانی که کار اشتباهی انجام می دهند عذرخواهی کنند. 

 

ترس از درگیری

تیم های بزرگ و موفق همیشه در حال بحث و گفت و گو هستند، اما نه برای نظرات شخصی یا به صورت زننده. زیرا آنها هرگاه بخواهند تصمیمات مهمی درباره موضوعی خاص بگیرند، اغلب با هم اختلاف نظر دارند و داشتن تعارض در حد متوسط، می تواند منجر به تصمیم گیری درستی شود. زیرا می توانند موضوع را با تمام جنبه های مثبت و منفی آن ببینند و آن را تحلیل کنند. از این رو، تیم هایی که درگیر خلق و تولید هستند، می دانند هدفشان رسیدن به بهترین راه حل ممکن در کوتاه ترین زمان است.

 

عدم تعهد

تعهد در چارچوب یک تیم موفق ، از دو عامل شفاف سازی و پذیرش تبعیت می کند. وقتی اعضای تیم علناً نظرات خود را در مورد یک تصمیم به اشتراک می‌گذارند، متعجب نمی‌شوند که آیا کسی مانع از آن می‌شود یا خیر. وقتی رهبر باید وارد عمل شود و تصمیمی بگیرد، اعضای تیم آن تصمیم را می‌پذیرند زیرا می‌دانند که ایده‌هایشان شنیده شده و مورد توجه قرار گرفته است.

 

پرهیز از پاسخگویی

جواب های همتا به همتا، بهترین نوع پاسخگویی در یک تیم موفق ، است. فشارهای هم تیمیان می تواند بسیار کارآمدتر و مؤثرتر از مراجعه به رهبر واقع شود. زیرا اعضای تیم های بزرگ وقتی چیزی را می بینند که به درد تیم نمی خورد با یکدیگر حرف می زنند تا برای توقف کار نادرست مداخله کنند.

 

بی توجهی به نتایج

ناکارآمدی نهایی یک تیم، می تواند بی توجهی به اهداف جمعی گروه باشد. اعضای تیم باید بر روی منفعت جمعی تیم متمرکز شوند. اغلب آنها توجه خود را بر روی بخش های درآمد، آینده شغلی و امنیت خود متمرکز می کنند. تیم های بزرگ نتایج ملموس تیم را بر نیازهای فردی خود ترجیح می دهند.

 

البته در کنار نبایدهایی که باید از آنها اجتناب کرد، بایدهایی نیز وجود دارند که با رعایت آنها تیم سازی موفق تری خواهیم داشت:

 

به افراد تیم کمک کنید تا احساسات منفی خود را مهار کنند

کاتلین گافنی که در مرکز بین المللی مطالعات خلاقیت در دانشگاه ایالتی بوفالو در مورد تفکر حل مسئله مطالعه می کند که این مراحل را برای تبدیل احساسات منفی به کاتالیزور خلاقیت به ما نشان می دهد:

 

 

منبع احساسات منفی خود را شناسایی کرده و چالش یا مشکل خود را روشن کنید

گاهی اوقات مشکل بلافاصله روشن نمی شود و باید یاد بگیرید که این ابهام را بپذیرید. بنابراین می توانید روی هدف تمرکز کنید نه مشکل. وقتی توجه خود را به هدف معطوف می کنید، با سؤالات «چگونه» یا «چگونه می توانم» فکر می کنید. این سوالات ممکن است شامل "چگونه می توانم پول بیشتری برای تحصیلات دانشگاهی فرزندم پس انداز کنم؟" یا «چگونه می‌توانم مهارت‌های جدیدی بیاموزم تا شغل بهتری پیدا کنم؟» باشد. متوجه خواهید شد که این سوالات از احساسات منفی مانند اضطراب در مورد مسائل مالی به احساساتی که شما را به سمت راه حل های خلاقانه سوق می دهد تغییر دهد. چارچوب بندی چالشی که باید حل شود ضروری ترین بخش حل خلاقانه مسئله به شمار می آید.

 

نقاط قوت و استعدادهای خود را در نظر بگیرید

نقاط قوت و استعدادهای خود را بنویسید. آنها را تحلیل کنید. اگر احساس ناامیدی و افسردگی می کنید، این احساسات را بپذیرید. متوجه خواهید شد که احساس عصبانیت نیز می کنید. خشم انرژی زا است، اما آن را به سمت مشکلات هدایت می کند، نه مردم. هدایت خشم خود به سمت مشکل ممکن است به شما امکان دهد پاسخ های بالقوه را ببینید و آنها را پیدا نمایید.

 

سوال کردن از خود

همیشه از خود بپرسید که چگونه از این ویژگی ها به طور مؤثر استفاده کنید، وجدان خود را خاموش کنید و اجازه دهید راه حل های بالقوه جریان یابد. ایده ها را تا جایی که می توانید سریع بنویسید، اما هنوز آنها را ارزیابی نکنید. حرکت به جزیره برای فرار از مشکل ممکن است عملی نباشد، اما می توانید در مرحله بعد آن را از بین ببرید.

 

وجدان خود را برای ارزیابی آن ایده ها روشن کنید

از لیست خود، چند ایده را انتخاب کنید که در دسترس تر و انجام آنها راحت تر است.

 

برای دستیابی به اهداف خود مراحل عملی را پیش بگیرید

با در نظر گرفتن پایان کار و اینکه می دانید قرار است چه اتفاث مثبتی بیوفتد، شروع کنید و برای آن برنامه ریزی نمایید. لقمه های کوچکی بگیرید که به شما امکان می دهد در برنامه خود به جلو حرکت کنید. زیرا هرچه اهداف ریزتری باشد قابلیت موفقیت بیشتری خواهد داشت. از این رو به شما روحیه می دهد تا قدم بعدی را با انرژی بیشتری بردارید.

 

تیم خود را به استفاده از رسانه های اجتماعی تشویق کنید

در دنیای رسانه های اجتماعی، پرداختن به چیزهای کوچک آسان است. اگر ماری اسمیت، استراتژیست رسانه‌های اجتماعی، توییت شما را مورد علاقه قرار دهد، بسیار عالی به نظر می رسد، اما اگر آن را لایک و تایید نماید، می تواند موفقیت بزرگی باشد. تلاش‌های رسانه‌های اجتماعی شما باید دارای یک فرآیند و استراتژی درست باشد که تعامل طرفداران را مدیریت کند. برای استفاده از شبکه های اجتماعی در تیم خود باید موارد زیر را انجام دهید:

 

گوش فرا دهید

به این توجه داشته باشید که کلمات یا عباراتی که مشتریان بالقوه شما برای یافتن یا تحقیق در مورد محصولات یا خدمات شما در گوگل جستجو می کنند چیست؟ این مکالمات را در توییتر یا فیس بوک با استفاده از عملکردهای جستجوی مربوطه نظارت کنید. ببینید در مورد شما یا رقیب شما چه می گویند. به یاد داشته باشید، چه در رسانه‌های اجتماعی هستید یا نه، مشتریان شما چه راضی باشند چه ناراضی، در حال صحبت در محیط آنلاین، در مورد آن هستند.

 

مشتری های خود را جذب کنید

طرفداران را به یک صفحه پراکنده هدایت نکنید. اکانت‌های رسانه‌های اجتماعی خود را با تشویق خانواده، دوستان و کارمندان خود برای «لایک» یا «فالو» فعال کنید. هنگامی که جامعه خود را سرزنده و پر رونق نشان دادید، جمله های مانند «ما را دنبال کنید» را در هر کجا که می توانید اضافه کنید، در جاهایی مانند وب سایت، بروشور، امضای ایمیل، کارت ویزیت و غیره (نکته: نام کاربری خود را کوتاه و شیرین نگه دارید. هر چه نام ساده تر باشد، جستجو آسان تر است.)

 

اشاعه و نشر اطلاعات را در نظر داشته باشید

به طور مؤثر با طرفداران ارتباط برقرار کنید. 90٪ چیزی که در رسانه های اجتماعی ارائه می کنید باید غیرتجاری باشد و هنگامی که آن پست ها را ایجاد کردید، این حق را به دست آورده اید که 10٪ از اطلاعات تبلیغاتی یا تجاری خود را پست کنید. اگر در 90 درصد پست های غیرتجاری خود اطلاعات مفیدی را ارائه نمایید بدون اینکه تبلیغی صورت گیرد، کلید تبدیل دوستان به مشتری است. یکی دیگر از جزئیات کلیدی که به راحتی نادیده گرفته می شود این است که همیشه به محتوای واقعی، چه در وبلاگ یا وب سایت خود اشاره کنید. میانگین طول عمر یک پست فیس بوک یک روز است. میانگین طول عمر یک توییت چند ساعت است. با این حال، یک پست وبلاگ، مانند یک الماس، برای همیشه می درخشد. پست های وبلاگ توسط گوگل به عنوان وب سایت های جداگانه ایندکس می شوند، به همین دلیل قابل جستجو هستند و به تعبیری برای همیشه در اینترنت باقی می مانند. با سوق دادن طرفداران به سمت محتوای جامد و ماندگار ارزش ارائه دهید.

 

تولید محتوای مناسب

اسلک می گوید: «داستان ها می فروشند». داستان هایی را در مورد اینکه چگونه به یک کسب و کار کمک کرده اید، به اشتراک بگذارید که می تواند شامل توصیفات مشتری و غیره شود. یک دستورالعمل آموزشی یا نحوه انجام ایجاد کنید. آن را سرگرم کننده و مفید ارائه دهید. از خود بپرسید: "مشتری من واقعاً می خواهد چه کاری را یاد بگیرد؟" سوالات متداول فقط به مجموعه قدیمی سوالات متداول خود که از زمان راه اندازی کسب و کارتان داشته اید اشاره نکنید.همچنین توصیه می شود، ز کارمندان خود بپرسید که سؤالات رایجی که معمولاً از مشتریان دریافت می کنند چیست و آن را به یک پست وبلاگ تبدیل کنید. یک لیست تهیه کنید. برای نوشتن محتوای خوب لازم نیست شکسپیر باشید. اعداد جذاب هستند و فهرست‌ها به نقطه‌ای می‌رسند، به طور مثال از اینها می توانید الهام بگیرید «10 دلیل برتر برای…» یا «3 روشی که می‌توانید...» آسان و منظم هستند.

 

 ایجاد تغییر و تحول

سختگیر نباشید، اما ترتیب فروش خود را در نظر داشته باشید. دسترسی به اطلاعات تماس قابل مشاهده و انجام گام بعدی را برای طرفداران و مشتریانتان را بسیار آسان کنید. آنها را مجبور نکنید آدرس ایمیل، شماره تلفن یا وب سایت شما را جستجو کنند، آنها را بخشی از پس زمینه توییتر خود قرار دهید یا در صورت لزوم در بخش قابل مشاهده «درباره ما» قرار دهید. با این حال، با ظاهری بیش از حد تبلیغاتی احتیاط کنید.

 

اگر چیزی را به زبان می‌آورید، حتما انجامش دهید

برت ویلسون (Brett Wilson)، مدیراجرایی توب‌موگول (TubeMogul)، از یک عبارت هوشمندانه برای نشان دادن اهمیت قابل اعتماد بودن در این شرکت استفاده می‌کند: «این یک رسم در شرکت ما است که در آن برای افرادی که به گفته خود عمل می‌کنند ارزش قائل هستیم. آن‌ها یک نسبت بالایی از عملکرد-به-گفتار (Do-To-Say) را دارند. شما فقط به افرادی نیاز دارید که کار را تا آخر پیگیری می‌کنند و وقتی با افرادی کار می‌کنید که این‌گونه هستند، کار مفرح‌تر خواهد بود. می‌توانید روی آن‌ها حساب کرده و کار را با لایه‌های مدیریتی کم‌تر و جریان ارتباطی بیشتر انجام دهید.»

توبی لوتکه (Tobi Lütke)، مدیراجرایی شاپ‌فای (Shopify)، تشبیهی هوشمندانه‌ای از “باتری اعتماد” (trust battery) ایجاد کرده تا به کارمندان خود نشان دهد که هر کاری می‌تواند به افزایش یا کاهش اعتبار آن‌ها کمک کند: «هر بار که با شخصی در یک شرکت کار می‌کنید، بر اساس اینکه به تعهدتان عمل کردید یا خیر، باتری اعتماد بین شما دو نفر شارژ یا تخلیه می‌شود. افراد همیشه بر مبنای عمل تعهداتشان به هم اعتماد می‌کنند. به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم تا با ایجاد این استعاره بتوانیم طوری درباره بررسی عملکرد افراد صحبت کنیم که آن‌ها احساس نکنند انتقادها جنبه شخصی دارد.»

 

سخن پایانی

ساختن یک تیم موفق نباید به یافتن گروهی از افراد با مهارت های حرفه ای محدود شود. نیاز به انجام کارهای مختلف دارد. این مقاله نتیجه مصاحبه با بیش از 500 نفر از رهبران بخشی از نیویورک تایمز به نام دفتر گوشه است. در این مصاحبه ها از همه رهبران پرسیده می شود که چگونه یک حس قوی از کار گروهی ایجاد کرده و آن را ارتقا دهند. دیدگاه‌های آن‌ها می‌تواند به شما کمک کند تا زمینه را برای یک تیم سازنده فراهم کنید تا افراد بتوانند در فضایی از اعتماد و احترام متقابل با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، همکاری و نوآوری کنند و با هم کار کنند.

Comments

Popular posts from this blog

چگونگی استفاده از نیم کره راست مغز برای تقویت خلاقیت

چگونه با تغییر چارچوب های کاری بهره وری را افزایش دهیم ؟

چگونگی برقراری تعادل میان دستیابی به موفقیت در کار و زندگی شخصی