چگونه اعتماد به نفس واقعی داشته باشیم

داشتن اعتماد به نفس


اگر از کمبود اعتماد به نفس رنج می برید و با وجود استعداد به رشد و پیشرفتی که می خواهید نمی رسید، باید روی اعتماد به نفس خود کار کنید. در این مقاله، جردن هاربینبرگ، پادکستر و کارآفرین آمریکایی که در زمینه مشاوره خودیاری فعالیت می کند، نکاتی را در مورد هنر داشتن اعتماد به نفس واقعی به اشتراک می گذارد.

اعتماد به نفس، مانند آرامش، همدلی و شجاعت، یکی از ویژگی هایی است که تفاوت اساسی ایجاد می کند که هم بسیار ارزشمند است و هم رسیدن به آن بسیار دشوار است. به محض اینکه سعی می کنیم اعتماد به نفس داشته باشیم، شکست می خوریم. به محض اینکه با اطمینان عمل می کنیم، تظاهر به انجام آن می کنیم. گفتن “اعتماد به نفس داشته باش” مانند این است که به کسی بگوییم “قد بلندتر باش”. خیلی خوب می شد اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، اما چگونه؟

پاسخ به این سؤال نیازمند رویکرد جدیدی در اعتماد به نفس است که از ذهنیت «تظاهر» فراتر رفته و به سمت چیزی معتبرتر، پیچیده‌تر و جامع‌تر حرکت می‌کند.

ما باید بدانیم که اعتماد به نفس واقعی چگونه است. تنها در این صورت است که می توانیم بفهمیم اعتماد به نفس واقعی چیست، چگونه می توان آن را پرورش داد و چگونه می توانیم وقتی آن را از دست دادیم، دوباره آن را به دست آوریم.

مهمتر از همه، ما نباید به اعتماد به نفس به عنوان یک ویژگی ثابت نگاه کنیم که باید یاد بگیریم، بلکه باید به عنوان یک فرآیند پویا که در طول زندگی ما وجود دارد نگاه کنیم. فرآیندی که من و تیم من بیش از ۱۵ سال است که روی آن کار کرده ایم. پس بیایید از ابتدا شروع کنیم و بفهمیم که اعتماد به نفس واقعا چیست.

اعتماد به نفس چیست ؟

ما ممکن است همیشه درک ثابتی از تعریف کتاب درسی نداشته باشیم، اما وقتی آن را می بینیم، آن را درک می کنیم زیرا آن را لمس و احساس می کنیم و می دانیم چه حسی دارد. این ویژگی اعتماد به نفس یکی از دلایلی است که تعریف اعتماد به نفس را سخت می کند. اعتماد به نفس در واقع یک تجربه است.

ما همچنین زمانی که آن را احساس نمی کنیم، مانند زمانی که اعتماد به نفس خود را از دست می دهیم یا زمانی که با فردی مواجه می شویم که اعتماد به نفس ندارد یا وانمود می کند که اعتماد به نفس دارد، به طور کامل متوجه این موضوع می شویم. ما نه تنها متوجه عدم اطمینان آنها می شویم، بلکه تلاش های لرزان آنها را نیز درک می کنیم.

جالب اینجاست که وقتی در حضور فردی بدون اعتماد به نفس هستیم اغلب احساس کمبود اعتماد به نفس می کنیم. ما در برقراری ارتباط مشکل داریم، در انتخاب کلمات و انتخاب خود شک داریم و احساس ناامنی، استرس و دوری می کنیم.

اعتماد به نفس و نداشتن آن یکی از صفات های نادری است که مسری هم هست. داشتن اعتماد به نفس واقعی دیگران را ترغیب می کند که همین کار را انجام دهند و بالعکس. عدم اعتماد به نفس باعث می شود دیگران اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. اگر تا به حال با یک غریبه مطمئن به مهمانی رفته اید یا سعی کرده اید با مدیری که در مصاحبه شغلی اعتماد به نفس کافی ندارد ارتباط برقرار کنید، دقیقاً می دانید که وضعیت چیست و چه احساسی به شما می دهد؟

اما همانطور که می دانیم، اعتماد به نفس یک ویژگی است که می توان بر آن تأثیر گذاشت، تقویت کرد یا وانمود کرد. کارشناسان بر این باورند که می توان اعتماد به نفس را به دست آورد و یاد گرفت.

اعتماد به نفس ما نیز می تواند بسیار قوی به نظر برسد، اما در مواجهه با درگیری، انتقاد یا شکست می تواند کاملاً از بین برود. در آن لحظات، به نظر می رسد اعتماد به نفس چیزی بیش از یک احساس محو شدن است. یک باور موقت به نقاط قوت ما، یا یک تعلیق موقت بین دوره های شک و تردید به خود نیست.

اعتماد به نفس واقعی دقیقا چیست؟

به زبان ساده، اعتماد به نفس واقعی نوعی احساس اطمینان از خود است که بر اساس تجربه معتبر از توانایی، دیدگاه و باور خودمان بدست می آید. اعتماد به نفس ارتباط پایداری با این واقعیت دارد که ما می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم انجام دهیم، آنچه را که می‌خواهیم احساس کنیم و در این دنیا کسی باشیم که می‌خواهیم باشیم. همچنین این احساسی است که به ما می گوید ما کافی هستیم که ما ویژگی هایی نداریم که ما را از حرکت سالم، مثبت و سازنده در جهان باز دارد.

البته همه اینها ویژگی هایی است که ما به دنبال آن هستیم. اعتماد به نفس جزء لاینفک روانشناسی انسان است. با داشتن آن، احساس مشغله، هدفمندی و الهام بخشی می کنیم. بدون آن، ما احساس مسخره، احمق و ترسو بودن، می کنیم. آگاهانه یا ناآگاهانه، ما می دانیم که اعتماد به نفس واقعا چقدر مهم است.

با این حال، احتمالاً افراد نسبتاً با اعتماد به نفسی را می شناسید که در زندگی پیشرفت کرده اند. ممکن است باور داشته باشید که اعتماد به نفس شما در اولویت دوم کیفیت کار، روابط و شخصیت کلی شما قرار دارد. حتی ممکن است باور داشته باشید که اعتماد به نفس یک ویژگی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد، می تواند در یک لحظه تحت تأثیر قرار گیرد، گم شود یا روشن شود.

چرا اعتماد به نفس مهم است؟

این یک سوال مهم است. برای درک اینکه چرا اعتماد به نفس مهم است، باید به تعدادی از دلایل کلیدی و مهم نگاه کنیم. در اینجا چهار نکته کلیدی در پیشبرد اعتماد به نفس شما وجود دارد.

اعتماد به نفس کیفیت و موفقیت را افزایش می دهد

بر خلاف بسیاری از متخصصان خودیاری، اعتماد به نفس نشان دهنده کیفیت، عمق و شخصیت نیست و هرگز کار سخت را در مدت زمان طولانی جبران نخواهد کرد. حتی خودباورترین افراد هم باید از چیزی مطمئن باشند (خودشان، کارشان، هویتشان) و اعتماد به نفس جدا از محتوا، دیر یا زود از بین خواهد رفت. در عوض، ما به اعتماد به نفس واقعی به عنوان بخش مهمی از شخصیت و کار خود فکر می کنیم.

اعتماد به نفس برای هر چیزی ضروری است

اعتماد به نفس برای هر کاری که انجام می دهیم، هر چیزی که می گوییم و در دنیا می گذاریم لازم است. هر کاری که انجام می دهیم و این شامل روابط، نظرات و تصمیماتمان می شود. اعتماد به نفس به عنوان سوخت برای هر چیزی که لمس می کنیم عمل می کند. آتش بدون سوخت به تنهایی نمی تواند رشد کند. به هر موفقیت بزرگ و مداوم نگاهی بیندازید و به هسته اصلی آنها اعتماد خواهید کرد.

نقاط قوت و اعتماد به نفس با هم فرق می کند

جالب اینجاست که بسیاری از افراد برجسته با این دیدگاه مخالفند. آنها معتقدند اگر کارشان به اندازه کافی قوی باشد، مهارت هایشان به اندازه کافی پیشرفته باشد یا شخصیت هایشان به اندازه کافی دوست داشتنی باشد، نیازی به اعتماد به نفس ندارند. به عبارت دیگر، آنها معتقدند که نقاط قوت خودشان به تنهایی کافی است. البته این درست است اما سوال اینجاست که چقدر؟

از قضا، برخی از با استعدادترین افراد در جهان هستند که اهمیت اعتماد به نفس را انکار می کنند. در تجربه‌ام، بر اساس صدها مصاحبه با شخصیت‌های برتر و سال‌ها مربیگری مشتریان، شرکت‌ها و ارتش، به این نتیجه رسیده‌ام که دقیقاً استعداد آنهاست که آنها را بسیار بدبین می‌کند. اگر آنها به چیزی مبهم مانند اعتماد به نفس وابسته بودند، واقعاً کارشان چقدر می تواند مؤثر باشد؟ اگر موفقیتشان به شخصیتشان بستگی داشت، چه احساسی نسبت به استعدادهایشان داشتند؟

اینها سوالات نگران کننده ای برای افرادی است که در تمام زندگی خود آموزش دیده اند تا به مهارت ها و عملکرد خود بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل شوند.

داشتن اعتماد به نفس در همه زمینه ها مهم است

اینطور نیست که این افراد کاملاً فاقد اعتماد به نفس باشند. چیزی که آنها دارند اعتماد به محتوا است. در حوزه باریک تخصص یا دنیای آنها مانند کدنویسی، نوشتن، تجزیه و تحلیل آماری، توسعه کسب و کار، جلسات گروهی. آنها در واقع از درجه خاصی از اعتماد به نفس برخوردار هستند. این یک نوع حیاتی از اعتماد به نفس است که با زمان، تعهد و تخصص همراه است.

با این حال، خارج از حوزه تخصصی خود، آنها متزلزل هستند. آنها اعتماد عمومی را که در تمام کارهایشان وجود دارد، ندارند. این حوزه های کلی شامل نحوه ارائه، نحوه ارتباط آنها با همکاران و شرکا، نحوه نگرش آنها به حرفه خود در تصویر بزرگتر و غیره است.

این عدم اعتماد عمومی اعتماد به نفس آنها را در زمینه هایی که به آنها اطمینان دارند دو چندان می کند. بنابراین، آنها در حباب اعتماد به نفس باقی می‌مانند و بر وظایف و نقش‌هایی تمرکز می‌کنند که در آن احساس راحتی می‌کنند و اطمینان می‌دهند که از مهارت‌ها و موقعیت‌های جدیدی که منجر به کمبود اعتماد عمومی می‌شود دوری می‌کنند.

آگاهانه می توان داشتن اعتماد به نفس را افزایش داد

نیت، معمار شبکه بی نظیر و با استعداد در شرکت امنیت ابر، اخیراً در برنامه آموزشی زنده ما شرکت کرده است. پس از سال‌ها کار استثنایی با شناخت بسیار کم و بدون تبلیغات عمده، او تصمیم گرفت که زمان درخواست کمک باشد.

وقتی آموزش ارتباطات، خودآزمایی و تمرینات عملی را به پایان رساند، از من پرسید; چرا او اینقدر از این روند متنفر بود. او ناخودآگاه می‌دانست که ضعف عمیقی در اعتماد عمومی دارد و هر چه در نقش فنی خود بهتر ظاهر شود، کمتر تمایلی به کار بر روی کاستی‌های ادراک شخصیتی خود دارد.

اما تغییری که در او ایجاد شد ارزشش را داشت. او به عنوان فردی آرام، خودمحور با شخصیت عمومی اجتناب ناپذیر وارد برنامه شد و به عنوان شخصیتی هیجان انگیز، اجتماعی، کنجکاو و مشتاق برنامه را ترک کرد.

چند ماه بعد ایمیلی در مورد پیشرفت او دریافت کردم. پس از شش هفته حضور در دفتر، مدیران او به وضوح در جلسات گروهی به کار او پاسخ دادند. اگرچه نیت همیشه قوی بود، اما به نظر می رسید که آنها ناگهان متوجه مشارکت او شدند. بدون شک به دلیل نحوه ارائه آن. بلافاصله پس از آن، همکاران او نه تنها در نقش فنی، بلکه در سبک شخصی، هیجان و صمیمیت او نیز تغییری را مشاهده کردند. او قبل از انجام یک برنامه بزرگ به سمت مدیر تیم ارتقا یافت و همچنین دو پیشنهاد شغلی دیگر از شرکت های رقیب دریافت کرد.

گویی زندگی حرفه ای نیت با جادو کاملاً تغییر کرده است. اما این جادو نبود. لحظه ای که شروع به کار روی خود کرد، به فرصت های هیجان انگیزی که همیشه می خواست با سرمایه گذاری روی اعتماد به نفس به دست آورد، دست یافت. در واقع، اعتماد به نفسی که او به دست آورد به عنوان یک تقویت کننده عالی برای سایر توانایی های او عمل کرد.

چه بخواهیم چه نخواهیم، کیفیت کار هرگز ما را به تنهایی به جایی که می‌خواهیم نمی‌برد، اما وقتی این کیفیت با اعتماد به نفس واقعی ترکیب شود، کار ما به سطح بالاتری می‌رود، می‌توانیم با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنیم و کارها را انجام دهیم. که به آن خواهیم رسید و نتیجه مطلوبتر و بهتری خواهیم گرفت.

داشتن اعتماد به نفس

برای نفوذ و رهبری، داشتن اعتماد به نفس امری ضروری است

همانطور که دیدیم، موفقیت زندگی حرفه ای ما بستگی به این دارد که چه کاری انجام می دهیم و چگونه آن را انجام می دهیم. کاری که ما انجام می دهیم مربوط به مهارت های فنی است. اینکه چگونه این کار را انجام می دهیم، عملکردی از اعتماد به نفس را نشان می دهد.

یکی از مهمترین جنبه ها میزان اثربخشی و کیفیت رهبری ما است. تأثیر ما بر محصولات کاری ما، کنترل ما بر سازمان هایمان، و تأثیری که بر شرکای خود می گذاریم نیاز به اعتماد واقعی دارد. این مهارت‌های مبتنی بر اعتماد به نفس چیزی است که تکنسین‌ها را از مدیران، کارکنان را از رهبران و صنعتگران را از هنرمندان متمایز می‌کند.

سلبی، تهیه کننده یک ایستگاه رادیویی بزرگ، اخیراً به برنامه ما پیوست تا به طور خاص روی این مهارت ها کار کند. همانطور که در روز اول به ما گفت، او فردی بسیار خجالتی بود که کار قابل توجهی انجام داد. او روزهایش را صرف رزرو مهمانان معروف می کرد و وقتی به ایستگاه رسید، احساس اضطراب زیادی کرد. او همکارانش را دوست داشت، اما به این نتیجه رسید که مرتباً کار را به او تحمیل می‌کنند، زیرا می‌دانستند او نمی‌تواند نه بگوید و با وجود چهار سال کار مداوم پشت صحنه، ترفیع نگرفته است.

سلبی پس از فارغ التحصیلی از این برنامه به کار خود بازگشت. او تمریناتی را که به او داده بودیم ادامه داد و از آنها برای بهبود روابطش با افراد برجسته ای که ملاقات می کرد استفاده کرد. او با کنترل مرزهای خود برای تعیین مرزهای واضح، شروع به صحبت با همکارانش در مورد کارهایی که انجام می دهد و کارهایی که انجام نمی دهد، کرد و افزایش زیادی در بهره وری ایستگاه دید. در شش ماه بعد نیز به پست مدیر کل ایستگاه ارتقا پیدا نمود. یک سال بعد برنامه خودش را دریافت کرد.

هیچ تفاوتی در عملکرد منفی در استعداد یا رشته وجود نداشت. او باهوش تر، ماهرتر و متعهدتر نشد، بلکه با اعتماد به نفس پیوند خورد و این اعتماد به نفس دریچه ای را به سوی مجموعه ای از مهارت ها باز کرد.

داشتن اعتماد به نفس فقط به سبک نیست

یک داستان منفی یادآور این است که اعتماد و محتوا به طور جدایی ناپذیری به هم مرتبط هستند. در حالی که عدم اعتماد به نفس در افراد معمولی همیشه چالش برانگیز است، عدم اعتماد به نفس در یک فرد واقعاً توانا می تواند فلج کننده باشد. چرا؟ زیرا ناسازگاری بین کیفیت کار و سطح اعتماد به نفس شما در واقع می تواند کمبود را چند برابر کند.

ممکن است کار شما به خوبی انجام شود، اما با موفقیت بیشتر، ناامنی شما تشدید خواهد شد. در عین حال، همکاران و شرکای شما از شما انتظار دارند که درجه ای از اعتماد به نفس مطابق با کیفیت کارتان داشته باشید و با مشاهده این نقص ناامید خواهند شد.

وقتی مردم این شکاف را می بینند، اغلب شروع به این سوال می کنند که آیا کار شما آنقدر قوی است که در ابتدا به نظر می رسید، که به نوبه خود می تواند بر قضاوت شما از کار شما تأثیر بگذارد. ناامنی باعث شک، ترس و سردرگمی می شود و در نهایت بر انتخاب های شما تأثیر می گذارد. اعتماد به محتوای قوی شما شروع به کاهش خواهد کرد و اعتماد عمومی ضعیف تر شما شروع به تأثیرگذاری خواهد کرد.

بنابراین این دو نوع اعتماد به نفس واقعاً به هم نزدیک هستند. ما نمی توانیم بدون داشتن هر دو نوع اعتماد به نفس، که برای ایجاد و سرمایه گذاری در یک تجارت ضروری هستند، موفق شویم.

داشتن اعتماد به نفس از ما محافظت می کند

در دنیای پیچیده و رقابتی امروزی، اعتماد به نفس یکی از بزرگترین سلاح هایی است که می توانیم توسعه دهیم. در عین حال، عدم اعتماد به نفس یکی از بزرگترین آسیب پذیری های ماست. زیرا به دنیا نشان می دهد که ما واقعا چقدر حساس هستیم. همانطور که عمیق‌تر کاوش می‌کنیم، اعتماد به نفس خود را به روش‌های بسیار مهم‌تری نشان می‌دهد: زبان بدن، سازگاری با صدای ما، نشانه‌های کلامی و تصمیم‌های کوچک. مهم نیست چقدر تلاش می کنیم، واقعا نمی توانیم احساسات خود را در مورد خود پنهان کنیم. هر جا که می رویم ضعف هایمان را نشان می دهیم.

ما عدم اعتماد به نفس خود را به عنوان یک نشانه پنهان می کنیم و این علامت ناخودآگاه به دنیا می گوید که چگونه با ما رفتار کند. متأسفانه همیشه بخشی از مردم هستند که حاضرند روی این نقاط ضعف سرمایه گذاری کنند. در برخی موارد، این آسیب‌پذیری‌ها به روش‌های نسبتاً جزئی باعث ایجاد مشکلاتی می‌شوند. در موارد دیگر، این نقاط ضعف ما را با مشکلات عمیق تری مواجه می کند. اگر در مورد آن فکر کنید، احتمالاً لحظه ای را به یاد خواهید آورد که به دلیل اعتماد به نفس پایین مورد آزار قرار گرفته اید.

نتیجه این تجربه ممکن است درسی به شما داده باشد و اعتماد به نفس شما را نسبت به آینده افزایش داده باشد، یا ممکن است آنچه را که ناخودآگاه در مورد خود فکر می کنید تأیید کرده باشد و شما را در سناریوی مشابهی قرار دهد. بنابراین علاوه بر افزایش کار و شخصیت، اعتماد به نفس از نظر جسمی و روحی نیز از ما محافظت می کند. از این رو کار بر روی آن بسیار اهمیت دارد. ما فقط در مورد استایل و ظاهر صحبت نمی کنیم. ما در مورد اینکه چگونه خود را به دنیا معرفی می کنیم و دنیا با ما چگونه رفتار می کند صحبت می کنیم. اکنون که می دانیم چرا اعتماد به نفس مهم است، بیایید به اصول و تکنیک های عملی دستیابی به آن نگاه کنیم.

چطور می توانم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم؟

همانطور که بحث کردیم، اعتماد به نفس کیفیتی دشوار برای تعریف است و می تواند مفهومی دشوار برای آموزش باشد. در تجربه ما، بهترین راه برای ایجاد اعتماد به نفس، جداسازی عناصر تشکیل دهنده آن است – رفتارها، ویژگی ها و طرز فکری که باعث ایجاد اعتماد به نفس واقعی می شود. سپس، ما می توانیم این قطعات را به گونه ای کنار هم قرار دهیم که اعتماد واقعی، پایدار و عمومی ایجاد کند. در ادامه شما را با راهکارهایی آشنا می کنیم که می تواند به تقویت اعتماد به نفس ما کمک کند.

۱. ارتباط غیر کلامی و زبان بدن

همانطور که اشاره کردیم، اعتماد به نفس بیشتری از بدن ما عبور می کند. مهم نیست چقدر خوب صحبت می کنیم، اعتماد به نفس از طریق نحوه ایستادن، حرکات دست و ویژگی های صورت ما آشکار می شود. چون این علائم غیرکلامی هستند، دیگران سریعتر متوجه آنها می شوند. لحظه ای که وارد اتاق می شویم، آنها تصویر واضحی از اعتماد به نفس ما به دست می آورند.

اگر مستقیم وارد شویم، شانه‌هایمان را به عقب، چانه بالا و چشم‌ها را درگیر کنیم، مطمئناً دیگران ما را با اعتماد به نفس خواهند دید. اگر با شانه های خمیده و چشم های گرد شده وارد شویم و به پایین نگاه کنیم، ناخودآگاه ما را افرادی با اعتماد به نفس پایین می بینند.

به همین دلیل، زبان بدن بخش مهمی از اولین اثر است. ما باید به خاطر داشته باشیم که وقتی مردم ما را می بینند، تصویری از ما تشکیل می دهند، نه زمانی که با آنها تعامل می کنیم. از آنجایی که نمی توانیم زمان وقوع این اتفاق را کنترل کنیم، نمی توانیم اعتماد به نفس خود را در زمانی که فکر می کنیم به آن نیاز داریم روشن کنیم. ما باید آن را درونی کنیم.

برای این کار تکنیکی را به شما معرفی می کنیم که شما را مجبور می کند زبان بدن خود را قبل از گفتن کلامی در هر جایی بررسی کنید. این تمرین ساده است: هر بار که به در نزدیک می‌شوید، لحظه‌ای به عقب برگردید، شانه‌های خود را به عقب بکشید، به سینه خود دست نزنید و مستقیم به جلو نگاه کنید. اینها سیگنال های مثبت زبان بدن هستند و اعتماد به نفس را منعکس و تقویت می کنند. بنابراین به زبان بدن قوی متعهد شوید و آگاهانه برای ایجاد عاداتی تلاش کنید که ارتباطات غیرکلامی شما را تقویت کند. مهمتر از همه، توجه کنید که زبان بدن چگونه بر رفتار دیگران با شما تأثیر می گذارد.

داشتن اعتماد به نفس

ارتباط کلامی

بعد از زبان بدن، صدای ما قدرتمندترین ابزار ما برای ابراز اعتماد به نفس است که نه تنها کیفیت فیزیکی صدای ما را نشان می دهد، بلکه زمینه، نحو، حجم و هدف ما را نیز منعکس می کند و احساسات درونی ما را منعکس می کند. ما می توانیم از صدای خود با برخی تکنیک های کلیدی برای تقویت اعتماد به نفس خود استفاده کنیم.

۱) به جای سوال از اخبار استفاده کنید

وقتی جملاتی مانند «سلام، آیا نام من استیون است؟»، «آیا برای نقش مدیر محتوا در بازاریابی درخواست می کنم؟»، «سه سال تجربه دارم؟»، تردیدها، عدم قطعیت ها و تفاوت های اطلاعاتی خود را مطرح می کنیم نقل می کنیم. از طریق سوالات همانطور که تحقیقات بیشتر و بیشتر در حال حاضر نشان می دهد، بلند کردن صدا در پایان یک جمله به طور قابل توجهی اشتغال ما را کاهش می دهد، شانس ارتقاء ما را کاهش می دهد و بر نحوه درک ما از قدرت و اقتدار تأثیر می گذارد، و این مایه تاسف است، چرا؟ بسیاری از ما این کار را انجام می دهیم تا مورد احترام و درک قرار بگیریم.

۲) بشمار و صریح صحبت کن

نحوه بیان کلمات، همانطور که در دهان ما شکل می گیرد، سیگنال و عملکرد اعتماد به نفس ما است. برای افزایش اعتماد به نفس در مکالمه، باید کلمات را با تاکید بیشتری بشماریم و بیان کنیم. وقتی این کار را انجام می دهیم، اعتماد به نفس را به اطرافیانمان منتقل می کنیم. همچنین بدن خود را برای اعتماد به نفس بیشتر آموزش می دهیم.

۳) از کلمات پرکننده به درستی استفاده کنید

کلمات پرکننده مانند «مثل»، «ام» و «خیلی» نیز نقش مهمی در اعتماد به نفس دارند. این کلمات را نباید زیاد به کار برد تا نشان دهد که ما کنترلی بر بحث نداریم و اصلاً نباید حذف شوند. حذف کامل آنها یک روش صحبت کردن کمی خشک و رسمی می دهد. اگر این کلمات به درستی استفاده شوند، گفتار شما را دوستانه تر، شیواتر و مرتبط تر می کنند، اگر به درستی استفاده شوند.

۴) صادق و راستگو باشید

کارشناسان معتقدند اعتماد به نفس سطحی متشکل از زبان بدن، نحوه صحبت کردن، گفتار تمرین شده و غیره، هرگز اعتماد به نفس واقعی ایجاد نمی کند و معتبر نخواهد بود.

واقعی بودن در هسته و ماهیت آن است. واقعی بودن به این معناست که صادقانه بدانید، در مورد تجربیات خود صادق باشید و تظاهر نکنید. این بدان معناست که به هر لحظه از زندگی، چه مثبت یا منفی، صادقانه پاسخ دهید و احساسات، باورها یا تجربیات خود را جعل نکنید. وقتی یک فرد “واقعی” را می بینیم، احساس می کنیم که با یک فرد استثنایی روبرو هستیم، اما در واقعیت به این دلیل است که فردی را با اعتماد به نفس واقعی می بینیم.

اعتماد به نفس را به عنوان یک طیف و فرآیند در نظر بگیرید

اعتماد به نفس معمولا به عنوان یک چیز دوگانه معرفی می شود که یا وجود دارد یا وجود ندارد، یعنی افراد یا اعتماد به نفس دارند یا اعتماد به نفس ندارند. اما اعتماد به نفس واقعی در واقع یک روند است. جریان سریع و کند است. ضعیف می شود و باید بهبود یابد و همیشه در طول زندگی ما تکامل می یابد.

ما دیگر معتقد نیستیم که برای موثر بودن باید ۱۰۰% اعتماد به نفس داشته باشیم. ما دیگر خود را به خاطر لحظات سردرگمی، ناامنی یا شک در اینکه بخش های کاملا طبیعی یک فرد سالم هستند، سرزنش نمی کنیم. مهمتر از همه، ما از افتادن در دام این تفکر که می توانیم «اعتماد به نفس بی نظیر» را در خود پرورش دهیم، اجتناب می کنیم.

سخن پایانی

اعتماد به نفس بی نظیر و کامل یک افسانه است، اعتماد به نفسی که می توان آن را شکست، ضعف نیست. بلکه نشانه آن است که می توانید در ناکامی ها و موانع به راه خود ادامه دهید. اگر این واقعیت را بپذیریم که گاهی اوقات اعتماد به نفس تضعیف می شود و اگر صادقانه بپذیریم که اعتماد به نفس ما قابل بهبود و تقویت مجدد است، خود را در موقعیتی قرار می دهیم که دوباره آن را کشف کنیم.

Comments

Popular posts from this blog

چگونگی استفاده از نیم کره راست مغز برای تقویت خلاقیت

چگونه با تغییر چارچوب های کاری بهره وری را افزایش دهیم ؟

چگونگی برقراری تعادل میان دستیابی به موفقیت در کار و زندگی شخصی