چند گام اساسی برای رشد انقلابی کسب و کار

 

رشد کسب و کار

 برای رشد کسب و کار باید انعطاف و مهارت سازماندهی بالایی داشته باشید. شاید این چهار رویکرد غیر شهودی برای رشد انقلابی کسب و کار همان چیزی باشد که شما به دنبال آن بوده اید:

آهسته و پیوسته حرکت کردن برای رشد کسب و کار

بهترین راه برای رسیدن به شهری که از شما کمی فاصله دارد، رانندگی تا آنجاست. یا حتی می توانید از راه رفتن برای رسیدن به مقصد مورد نظرتان استفاده کنید. تنها کافی است خود را در مسیر درست قرار دهید و شروع به حرکت کنید. البته اکثر مردم این کار را نمی کنند. آنها تصمیم می گیرند که باید سریع به آنجا برسند، بنابراین قصد پرواز دارند. اما اغلب در عجله خود برای رسیدن به فرودگاه، چیز مهمی را فراموش می کنند. و وقتی به فرودگاه می‌رسند، بسیار هیجان‌زده هستند، بدون توجه به اینکه کجا می‌روند، سوار اولین هواپیمای موجود می‌شوند. وقتی این کار آنها را به مقصدشان نزدیک نمی کند، پیاده می شوند، به سمت هواپیمای بعدی می دوند و دوباره شروع می کنند. این کار هم گران و هم خسته کننده است.

بدون شک، شما باید بفهمید که واقعاً به کجا می خواهید بروید و فقط به آنجا بروید. اگر گام به گام، به تدریج به مکانی که قبلاً تصمیم گرفته اید بروید، از این رو می توانید به مقصد خود نزدیک تر شوید. بله، درست است، کافی است فقط بدانید که به کجا می روید، واقعاً مهم نیست که چقدر سریع می‌روید، درست است؟ یک چیز دیگر این است که بدانیم، حرکت آرام به معنای دست و پا زدن، پیچ و خم یا توقف نیست. آهسته به معنای اجتناب ناپذیر و بدون عقب نشینی است.

شرکت MailChimp، در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد که زمان دیوانه کننده ای برای راه اندازی یک شرکت به حساب می آمد. حدود یک سال پس از سقوط NASDAQ بود و دات‌کام‌ها تبدیل به ترند بازار شده بودند. بن چستنات و شرکایش تصمیم گرفتند شرکتی را ایجاد کنند که ایده های بازاریابی مجوز را بپذیرد و بازاریابی از طریق ایمیل را برای سازمان ها آسان (و حتی سرگرم کننده) کند.

برای پنج سال قبل از تأسیس آنها، میانبرها در همه جا وجود داشت. میانبرهای تامین مالی، میانبرهای بازاریابی و میانبرهای استخدام برای هر شرکتی موجود بود. «سریع باش،» یک شعار کاربردی بود، چیزی که هر مدیر عاملی از هر عضو هیئت مدیره شنیده است.

بن و تیمش در هر مرحله از این تفکر اجتناب کرده اند. کم کم بزرگ شده اند آنها مشتریان را برای مدت بسیار طولانی نگه می دارند. آنها مشتریان را به روش قدیمی، از طریق دهان به دهان به دست می آورند. آنها در مورد خدماتی که ارائه می دهند، به جای پریدن از یک مد به مد دیگر تا آنجا که می توانند، وسواس داشته اند. آنها مشتاقانه از کوچکترین، متعهدترین کارآفرینان و سازمان های غیرانتفاعی که می توانند پیدا کنند حمایت می کنند. روز به روز، مشتری به مشتری، ایمیل از طریق ایمیل، آنها مستقیماً به سمت هدفی که ۲۰ سال پیش ترسیم کرده بودند گام برمی دارند.

با سخاوت عمل کنید تا به رشد کسب و کار برسید

حرکت به سمت جلو، ساختن پروژه خود، تأثیرگذاری بر بازار، همه اینها پروژه های دشواری هستند، وظایفی که تقریباً تمام منابع موجود شما را می گیرند. این نکته وسوسه کننده است که درها را به روی خود ببندید، روی خود متمرکز شوید و (حداقل در حال حاضر) اطرافیانتان را نادیده بگیرید. بنابراین، تعجب آور است که توجه داشته باشید که این غریزه در واقع خود را شکست می دهد.

در عوض سخاوت را امتحان کنید. اگر یک سوم یا حتی نیمی از زمان و منابع خود را به کمک کردن به دیگران اختصاص دهید چه؟ اگر بدون هیچ انگیزه پنهانی به مردم آموزش دهید چه؟ اگر بینش های خود را به اشتراک بگذارید، منابع را جمع آوری کنید و به عنوان یک رهبر قدم بردارید و عمل کنید، چه؟ معلوم می‌شود که هر چه بیشتر به جامعه خود بدهید، تفکر شما واضح‌تر می‌شود. به نظر می رسد که ما به احتمال بیشتری به کسانی اعتماد می کنیم و با آنها ارتباط برقرار می کنیم که بدون انگیزه مشخص، اعتماد و ارتباط با ما را انتخاب می کنند.

فرد ویلسون یکی از موفق ترین سرمایه گذاران ریسک پذیر در تاریخ است. او یک سرمایه گذار در پروژه های  GeoCities، Yoyodyne، Twitter، Delicious، Etsy و Tumblr بوده است. تصور اینکه کسی که به اندازه فرد بردهای بزرگی به دست آورده، راحت است. به نظر می رسد او مخفیانه، غیرقابل دسترس و فقط کمی خودخواه باشد. به نظر می رسد که یکی از رازهای موفقیت نه چندان پنهانی فرد این است که او هیچ کدام از آن ها نیست. نزدیک به یک دهه است که فرد روزانه وبلاگ نویسی می کند. او هر روز بینش‌های خود را به اشتراک می‌گذارد، رویکرد سرمایه‌گذاری خود را توصیف می‌کند و حتی کارهای کسانی را که روی آنها سرمایه‌گذاری نکرده است برجسته می‌کند. فرد هر روز ساعت‌ها را صرف تعامل با خوانندگانش می‌کند، جامعه را رهبری می‌کند و مشتاقانه چیزهایی را که می‌داند به اشتراک می‌گذارد.

فراتر از آن، او یکی از بنیانگذاران یک مدرسه رباتیک عمومی در نیویورک است که به دانش آموزان دبیرستانی می آموزد که چگونه با برنامه نویسی پیشرفت کنند. او وقت خود را صرف مصاحبه و سخنرانی در کنفرانس ها می کند. چرا این کار را انجام دهید؟ یک تحلیل می تواند این باشد که او یک شخصیت منحصر به ‌فرد است، کسی که صرفاً به دلیل نیاز به از خود گذشتگی برای کمک به جامعه‌اش کار می کند. در حالی که تا حد زیادی درست است که این طبیعت فرد است، حقیقت بزرگتر این است که او با تبدیل شدن به بخشی از اکوسیستم (و بهبود آن) کیفیت، گزینه های خود را بهبود می بخشد. شفافیت و سخاوت مشتاقانه او، وی را به اولین انتخاب برای با استعدادترین کارآفرینان تبدیل می کند و صداقت بی چون و چرای او، به این معنی است که می تواند معاملات بیشتر، بهتر و سریع تری انجام دهد. اگر در اتاقی دربسته زندگی کنید، ایجاد اعتماد دشوار است.

بر خلاف اپل عمل کنید تا به رشد کسب و کار برسید

رسانه‌ها در بیان داستان‌های شرکت‌های موفق بسیار بهتر شده‌اند و آنقدر در بیان این داستان‌ها خوب عمل کرده‌اند که اغلب به نظر خوانندگان می‌رسد که انگار تنها چیزی که برای برخورد صاعقه لازم است این است که مانند درختی که هفته گذشته برخورد کرد، رفتار کنید. مسئله این است که این شرکت ها ارزش نوشتن را دارند زیرا جالب و منحصر به فرد هستند، نه به این دلیل که فرمول جادویی را کشف کرده اند که مطمئناً برای شما نیز کار می کند. دفعه بعد که متوجه شدید مانند استیو جابز جدی هستید یا مانند جف بزوس می‌خندید، متوجه می‌شوید که وقتی مثل آنها رفتار می‌کنید، بازار به احتمال زیاد شما را در آغوش می‌گیرد.

موری روبین یک نانوا است. خوب، نه فقط یک نانوا – او یک کارآفرین است. بنیانگذار City Bakery، یک موسسه محبوب در نزدیکی میدان یونیون در شهر نیویورک، او همچنین نانوایی های زنجیره ای Birdbath را اداره می کند و نیز نویسنده کتاب آشپزی است. هر روز صبح، هزاران کروسانت چوب شور که در شعبه ژاپن آنها پخته می‌شود، به فروش می‌رسد. هر روز صبح افرادی که با موری ملاقات می کنند همیشه همین را می گویند. آنها نمی توانند به خوبی متوجه شوند که او چقدر خوب است. در صنعتی که به گردش مالی معروف است و می توان آن را در هفته اندازه گیری کرد، کارکنان او دهه ها با او بوده اند. در شهری که برای یک کسب ‌و کار موفق غیرعادی نیست که ده‌ها شعبه را تا جایی که ممکن است باز کند، موری وقت خود را صرف می‌کند و مکان‌ها و شرکای را پیدا می‌کند که بتوانند در آزمون زمان مقاومت کنند.

ترس و تایید

به دنبال یکی بگرد، از دیگری دوری کن. با کمال تعجب، باید به جای رویکرد فرار و پنهان شدن که اکثر ما به طور غریزی از آن استفاده می کنیم، به دنبال ترس و اجتناب از تایید باشید. ترس و صدای مغز، نشانه این است که نشان می دهد شما در مسیر درستی هستید. شما نمی توانید همزمان دنیا را تغییر دهید و همه افراد را هم خوشحال کنید.

تجزیه و تحلیل کسب و کار به شما نشان می دهد که تقریباً همه بازدیدها، موفقیت های شگفت انگیز هستند. عناوین واضحی که باید موفق شوند به ندرت انتظارات آنها را برآورده می کنند. دلیل ساده است هیچ کس چیزی نمی داند. هیچ کس دقیقاً نمی داند که مردم قرار است در مرحله بعدی در مورد چه چیزی صحبت کنند. در حال حاضر، هر پروژه و کسب و کار مانند تجارت نمایش است. وب ‌سایت‌ها و خوراکی‌ها و حتی روش‌های فروش بیمه، همگی در معرض ابهامات افکار عمومی و آنچه مردم برای صحبت درباره آن انتخاب می‌کنند، هستند. این بدان معناست که هیچ کس چیزی نمی داند و تنها چیزی که می توانید روی آن حساب کنید همین است.

عقل متعارف، مسیری است بدون ترس، روشی برای جلب رضایت در هر مرحله. عقل متعارف و شغل ایمن رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند. با این حال، آن شغل ایمن به وضوح مانند گذشته امن نیست و به نظر می رسد که افرادی که جاده ای را که کمتر سفر کرده اند دنبال می کنند ممکن است در مسیر درستی باشند.

به راحتی می توان به افرادی مانند بن و فرد و موری و صدها شخص موفق دیگر نگاه کرد و آنها را قهرمانان نامید، اما البته اینطور نیست. آنها نیز همانند شما، همان صدایی را در سر دارند که شما دارید، همان مخالفان اطرافشان و مهمتر از همه، همان مجموعه ترس های اساسی که به انسان تعلق دارد. ترس از بیرون رفتن، بیش از حد از دست و پا، ترس از تحقیر شدن و متقلب دیده شدن، ترس از ناامید شدن و هزاران ترس دیگر که هر یک از ما با آن مواجه هستیم. اما افرادی که موفق می شوند، در واقع به ترس های خود غلبه می کنند.

ما اضافه کاری می کنیم تا خود را از این پیامدها و این ترس ها مصون نگه داریم، یعنی خود را عایق بندی می کنیم. این دقیقا دلیل عدم پیشرفت ما به شمار می آید. دنیای تجارت هرگز بازتر از این نبوده است، هرگز اهرم بیشتری به افراد بیشتری ارائه نکرده است. شما به مدرک فانتزی یا کارخانه ای مجهز نیاز ندارید. تنها چیزی که به آن نیاز دارید این است که به جای پنهان شدن از ترس خود، به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که با آن روبرو شوید و شروع به کار کنید.

یک مشاور مالی استخدام کنید

وقتی صحبت از مبحث مهم امور مالی شما می شود، منطقی است که یک برنامه ریز مالی استخدام کنید تا به رشد کسب و کار خود برسید. کسی که می تواند نه تنها تخصص، بلکه آرامش خاطری که با دانستن اینکه پولی که به سختی به دست آورده اید به خوبی مراقبت می شود را برای شما فراهم کند. اگر نمی خواهید چندین ساعت در هفته را به بودجه بندی، مدیریت سرمایه گذاری ها و سایر کارهای ضروری مالی اختصاص دهید، پس منطقی است که کار را برون سپاری کنید تا بتوانید بر هسته کسب و کار و زندگی خود تمرکز کنید.

نحوه انتخاب یک مشاور مالی خوب

برای محدود کردن نامزدها به بهترین گزینه برای نیازهای خود، با بررسی سوابق، تحصیلات و مدارک آنها شروع کنید. هر کسی می‌تواند خود را یک برنامه‌ریز مالی بنامد و حتی یک سری القاب و مدارک یک شخص نیز می‌تواند بی‌معنی باشد، زیرا می‌توان برخی از آنها را به جای کسب کردن، خریداری نمود. دقت کنید و توجه داشته باشید که برخی از گواهی‌ها، از جمله CFP، PFS  (متخصص مالی شخصی) و CFA (تحلیل‌گر مالی خبره)، نیاز به گذراندن زمان و تخصص قانونی دارند. همچنین از کاندیداها در مورد هر سازمان حرفه ای و یا تجاری که به آن تعلق دارند بپرسید، زیرا عضویت در این گروه ها معمولاً نشان می دهد که مشاور استانداردها و تعهدات خاصی را رعایت کرده است.

پالمر می‌گوید: «مهم‌ترین عامل این است که مشاور شما تجربه گسترده‌ای در کار با مشتریانی دارد که مسائل مالی مشابهی دارند. آیا آنها صاحبان مشاغل کوچک زیادی به عنوان مشتری دارند؟ آیا آنها با انواع مسائل مالی که احتمالاً با آنها روبرو خواهید شد آشنا هستند؟» سازمان تجارت صنعت شما حتی ممکن است نام برنامه ریزان واجد شرایط را ارائه دهد.

هزینه

موارد مهم مربوط حق الزحمه عبارتند از:

  • برنامه ریزان و مشاوران مالی معمولاً ساعتی هزینه دریافت می‌کنند. البته امکان بستن قرارداد درصدی (معمولاً ۱ تا ۲ درصد) بر اساس دارایی‌های مشتری هم وجود دارد.
  • برنامه ریزان مالی هم برای مشاوره هزینه دریافت کرده و همچنین در مورد برخی از محصولاتی که می فروشند، کمیسیون دریافت می کنند.
  • حق مشاوره های مبتنی بر کمیسیون که صرفاً از محصولاتی که می فروشند درآمد دارند.

انتخاب مشاور مناسب یعنی پیدا کردن کسی که به شما کمک کند از نظر مالی برنامه‌ریزی کنید و مطمئن شوید که بیشترین بهره را از پول خود می‌برید.

سخن پایانی

برای رسیدن به رشد کسب و کار، باید کارهایی انجام دهید تا در مسیر خود به موفقیت برسید. اغلب افراد از شروع کردن کار یه جهت رشد کسب و کار  خود می ترسند یا می خواهند سریع به چیزی که فکر می کنند برسند، اما نقطه شروع بسیار مهم است. اینکه نخست بدانید چه می خواهید و به کجا می خواهید برسید. پس مقصد را انتخاب و حرکت را در مسیر رشد خود آغاز کنید. نیاز نیست عجله کنید چون خسته می شوید. پس به خودتان فشار نیاورید. با ترس های خود روبرو شوید و آنها را بپذیرید تا مانع پیشرفت و حرکت شما نشوند. در کار خود سخاوت به خرج دهید تا زمینه های رشد شما نیز فراهم شود و در آخر پس از اینکه به رشد مالی خوبی دست یافتید، یک مشاور مالی خوب استخدام کنید تا امور مالی شما را سرو سامان دهد.

Comments

Popular posts from this blog

چگونگی استفاده از نیم کره راست مغز برای تقویت خلاقیت

راه های تغییر نگرش و طرز تفکر افراد به منظور دستیابی به موفقیت

چگونه با تغییر چارچوب های کاری بهره وری را افزایش دهیم ؟